غروب فصلی
این کفتران عاصی شهر
به انزوای ساکت آن سوی میله های بلند ...
*
هرگز طلوع سلسله وار شبی در اینجا نیست
و تو بسان همیشه ، همیشه دانستن
چه خوب می دانی
که این صدای کاذب جاری درون کوچه و کومه
در این حصار شب زده ی تار
بشارتی ست
بشارت ظهور جوانه ،
جوانه های بلند
که رنگ اناری میله ،
با آن شتاب و بداهت
دروغ بزرگ
زمانه ی خود را
در اوج انزجار انکار می کنند ...